عاشق

براش بنويس دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي تو بنويس .. تو ... بنويس
| 24 آبان 1389برچسب:,| 17:52 | مرتضی|

يك بار خواب ديدن تو... به تمام عمر مي‌ارزد پس نگو... نگو که روياي دور از دسترس، خوش نيست... قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خسته است، ولي دل دريايست... تاب و توانش بيش از اينهاست. دوستت دارم و تاوان آن هرچه باشد

| 24 آبان 1389برچسب:,| 17:48 | مرتضی|

انکه چشمان تو را اینهمه زیبا

میکرد کاش از روزازل فکر دل ما

میکرد تقدیم به تمام زندگیم

 

(مهتاب)

 

| 23 آبان 1389برچسب:,| 22:32 | مرتضی|

گریه هایم بی صداست

 عشق من بی انتهاست

ردپای اشک هایم را بگیر تابدانی خانه عاشق کجاست

| 23 آبان 1389برچسب:,| 19:42 | مرتضی|

توی دنیا دو تا نابینا می‌شناسم،



یکی تو که هیچ موقع عشقم رو ندیدی،



یکی من که کسی رو
جز تو ندیدم

| 22 آبان 1389برچسب:,| 20:46 | مرتضی|

گل سرخ را دوست دارم چون رنگ خونه . خون را دوست دارم چون در رگ.جاریست .                                                                                                           رگ را دوست دارم چون به قلب راه داره . قلب را دوست دارم چون جایگاه توست .

| 22 آبان 1389برچسب:,| 20:43 | مرتضی|

تویی عاشقترین تنهای دنیا ............. منم خسته ترین مغموم دنیا
تویی صادقترین حرف رو لبها ............. منم غمگین ترین راز تو دلها
تویی زیبا طلوع صبح فردا ...............منم اینجا غروبی مثل شبها
تویی همچون قناری شاد و شیدا ...... منم مثل کلاغی رو درختا
تویی آشفته دل مغرور و رعنا............. منم همراز و همراه یه رویا
تویی عشق و محبت توی قلبها...........منم دیوونه مثل موج دریا
تویی تنها تویی یاد غریبها..................منم فریاد بی پایان غمها
تویی شاخه گل سرخ صدفها...............منم تنها شقایق توی صحرا
تویی آب زلال اشک چشمها................منم مرداب سرد توی دشتها
تویی عاشقترین تنهای دنیا.................منم خسته ترین مغموم دنیا


| 22 آبان 1389برچسب:,| 20:41 | مرتضی|

سلام

سلام به تو که همه هستیم از آن توست

سلام به تو که حتی ثانیه ای از ذهنم و فکرم بیرون نمی ری

سلام من به گل قشنگ عشقم

سلام به تنها اینده موجود در ذهنم

سلام به اسمان چشمانت که اسمان هیچ شبی به زیبایی اسمان چشمان تو نیست.

سلام به مهتابم به الهه عشقم

خانومی دلم خیلی برات تنگ شده دارم میمیرم از تنهایی.

خانومی تو شدی تنها دلیل تلاش هام

خانومی میدونی من تو تمام دوستای هم سن خودم تنها کسیم که داره از سنش جلوتر میره .

راستش میدونی تنها شرط من برای اینکه بیام و به تو حرف دلم رو بگم برای خود اینه که بتونم بهترین باشم تا تو به من افتخار کنی و من بتونم هرچی که لایقش هستی رو برات فراهم کنم . خانومی من تو سن 20 سالگی تو یک شرکت کار میکنم و خودم هم به کمک دو سه نفر دارم یک شرکت اینترنتی به مسولیت خودم راه میندازم .من تو 20 سالگی قید خیلی از خوش گذرونی های دوران جوونی رو زدم فقط بخاطر اینکه بتونم کسی باشم که لیاقت تو رو داشته باشه خانومی تنها دلیل من برای تمام این کارا تویی تو تو تو و اگه نباشی دیگه دلیلی برای من نیست .

دوست دارم الهه عشقم ببخش اگه خیلی بچه گانه نوشتم . چون نمیخواستم گرفتار قواعد بشم چون میخواستم دلم بگه نه مغزم. چون همیشه حرف دل به دل مینشینه نه حرف مغز.

| 21 آبان 1389برچسب:,| 21:29 | مرتضی|

من آهنگ غریب روزگارم. غمی بی انتها در سینه دارم. تمام هستی ام یک قلب پاکست. که آن را زیر پایت می گذارم.

| 20 آبان 1389برچسب:,| 1:12 | مرتضی|

..
www.LOvetarin.com

نگاه ساکت یاران به روی صورتم دزدانه می لغزد

ولی یاران نمی دانند که من اندوهی از دردم

به ظاهر گرچه می خندم

ولی اندر سکوت تلخ می گریم …!

| 20 آبان 1389برچسب:,| 1:1 | مرتضی|

تو مثل راز بهاری و من رنگ زمستانم. چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمیدانم

| 19 آبان 1389برچسب:,| 23:36 | مرتضی|

خدایا تمام وجودم از بغض پر شده . دیگه لحظهء انفجار رسیده
کمکم کن حداقعل بتونم گریه کنم
چرا هیچ جوری نمیتونم خودمو خالی کنم من؟؟
آرامش میخوام خدا
این روزها دلم زود میگیره
دلم که میگیره دیگر هیچ چیز و هیچ کس توش جا نمیشه
این روزها گریه هم می کنم
چشمانم خیس می شود
خدا من بینهایت از تو ممنونم که شب را آفریدی ،که من بتونم
چند ساعتی بمیرم، و از این دنیا راحت باشم
امشب حالم خوب نیست...دلم برات تنگه....ولی گرفته هم هست

| 19 آبان 1389برچسب:,| 12:49 | مرتضی|

سلام یه تمام دوستای خوبم.

اولا: شهادت امام جواد (ع) رو به همه شما عزیزان تسلیت میگم.

دوما:ببخشین اگه کم اپ میکنم راستش انقدر درگیرم که وقت نوشتن متن ندارم میدونیین خوب من به کمک دوستانم داریم یک وب سایت راه میندازیم و یک جورایی داریم نمایندگی یک شرکت فروش هاست و دامین رو تو مشهد راه میندازیم. برای همین خیلییییییییییی سرم شلوغه و امید وارم هم شما هم الهه عشقم من و بخاطر این کم کاریم ببخشین انشاالله کار راه بیفته جبران میکنم.

راستی خیلیییییییییییییی التماس دعا دارم ما رو فراموش نکنیین

| 15 آبان 1389برچسب:,| 21:25 | مرتضی|

تقدیم به اون کسی که همیشه تو قلبمه

مهتاب

(یکی هست کاری از مرتضی پاشایی)

یکی هست ....

تو قلبم ......

که هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه

می خوام...........

بدونه..............

واسه اون که قلبم این همه بی تابه

یک کاغذ........

یک خودکار ..........

دوباره شده همدم این دل دیوونه

یک نامه...........

که  خیسه.........

پر از اشکه و کسی بازم  اون و نمی خونه

یک روز همین جا     توی اتاقم     یک دفعه گفت داره میره    چیزی نکفتم     اخه نخواستم      دلش رو غصه بگیره

گریه میکردم     درو که می بست      میدونستم که میمیرم     اون عزیزم بود     نمیتونستم    جلوی راهش وبگیرم

میترسم..........

یک روزی...........

برسه که اون ونبینم بمیرم     تنها

خدایا ............

کمک کن

نمیخوام بدون دارم جون میکنم اینجا

سکوت.....

اتاق و....

داره میشکن تیک تاک ساعت  رو دیوار

دوباره نمیخواد بشه باور من که دیگه نمیاد انگار

یک روز همین جا     توی اتاقم      یک دفعه گفت داره میره      چیزی نکفتم     اخه نخواستم      دلش رو غصه بگیره

گریه میکردم     در و که می بست      میدونستم که میمیرم    اون عزیزم بود     نمیتونستم      جلوی راهش وبگیرم

یکی هست ....

تو قلبم ......

که هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه

می خوام..........

بدونه...........

واسه اون که قلبم بی تابه

یک کاغذ.....

یک خودکار....

دوباره شده همدم این دل دیوونه

یک نامه.....

که  خیسه....

پر از اشکه و کسی اون و نمی خونه

 

| 14 آبان 1389برچسب:,| 19:23 | مرتضی|

به نام بهترین بهترین ها(خدا)

سلاممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

یک سلام ناب ناب به تمام دوستای خوبم

میدونین من امروز خیلی خوشحالم خیلی خیلییییییییییییییییییییییییییییی!!!!!!!!!

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بخاطر اینکه یک اتفاق خیلی خوب برام افتاده که هنوزم باورم نمیشه.

میدونیین امروز عصر ساعتای 4 بود که یک اس فرستادم برای خط روح الله داداش مهتاب این شماره شماره ای بود که من از خود مهتاب گرفتم و یکی بهم گفت خط مال خودشه(اون شخص داییم که میشه عموی مهتاب)خوب بگذریم من اس رو فرستادم و مثل همیشه به هیچ وجه انتظار جواب نداشتم برای همین گوشیم رو کردم تو جیبم ورفتم سر کلاس(ریاضی 1 مهندسی) یک 10 دقیقه ای گذشت متوجه لرزش گوشیم شدم اروم گوشیم رو در اوردم که دیدم اس اومده وقتی چشمم به اسم مخاطب خورد تعجب کردم  اول فکر کردم اشتباه شده بعد گفتم نه شاید باهام کار داره خوب میدونیین اس از خط مامان مهتاب بود  یکم دلهره گرفته بودم به هرجی فکر میکردم جز جواب اس که فرستاده بودم اس رو که باز کردم شکه شدم دیدم جواب اسی بود که فرستادم متوجه شدم نویسنده اس مهتاب (خیلییییییییی اس قشنگی بود) گوشی رو گذاشتم روی دسته صندلی فکر کنم 100 بار اس رو خوندم یک دفعه متوجه شدم دوباره برام اس اومد اولش حرصم گرفت چون دوست نداشتم چشم از اون اس بردارم ولی از اس خارج شدم یک دفعه شکه شدم دوباره اس از زندایی(مامان مهتاب) باز کردم دیدم یک سوال ازم پرسیده  راستش دفعه دوم بود که بهم اس میداد ولی دفعه اولی بود که ازم درباره چیزی سوال میکرد ولی سوالش یکم سخت بود منم اطلاعاتم کم بود ولی نمی خواستم کاری کنم که دیگه ازم درباره چیزی سوال نکنه برای همین سریع به دوستم که رشتش بود اس دادم و ازش پرسیدم اونم جواب رو سریع داد منم جواب سوال فرشته قشنگم رو دادم جواب این سوال باعث شد تا سوال های بعدیش رو ازم بپرسه منم که داشتم بال در می اوردم چون این نشون میداد بهم اعتماد داره و بهترین چیز برای یک عاشق اینه که ببینه عشقش بهش اعتماد داره . انقدر هیجان زده بودم که اصلا حواسم نبود سر کلاسم وردیف اول نشستم خیلی راحت بدون اینکه توجه به استاد داشته باشم داشتم اس میدادم که یک دفعه با صدای استاد به خودم اومد استاده کفرش در اومده بود و من و از کلاس بیرون کرد. راستش من چون یکم شلوغم زیاد از کلاس اخراج میشم وزیاد با استادا کل کل میکنم برای همین استاد منتظر بود که باهاش سر بیرون رفتن چونه بزنم ولی من اصلا برام مهم نبود سریع از جام بلند شدم و کلاسرم روبرداشتم و رفتم بیرون استاد دهنش باز مونده بود انتظار نداشت بدون چونه زدن خارج بشم ولی من راحت بدون کمترین مکثی از کلاس بیرون رفتم راستش این همه از کلاس اخراج شدم چی تو راهنمایی یا دبیرستان یا همین دانشگاه ولی هیچ کدوم برام به قشنگی و یادماندنی تر از این نبود چون اینبار بخاطر شلوغ بازی یا کل کل با استاد اخراج نشدم این بار بخاطر عشقم اخراج شدم . خوب بگزریم اقا نفسم تا شب یک 10-12 اس فرستادیم و  منم جواب فرشته قشنگم رو دادم اخرشم ازم بخاطر سوالاش و بخاطر اینکه وقتم رو گرفته بود معذرت خواست ولی نمی دونست که من همه چیم مال اونه نمیدونست من حاظرم تمام 24 ساعت  رو به هر سوالی داره جوابم بشرط اینکه فقط اون بهم اعتماد کنه. منم در جوابش گفتم خوشحال میشم بتونم کمکش کنم ولی این جواب زبونم بود نه دلم اگه به دلم بود بهش میگفتم: فرشته نازم تو تمام زندگیمی وقتم و همه چیزم مال تویه الهه عشقم تو جونم رو بخوای بهت میدم به شرطی که قابل بدونی .

کاش میدونست  با اس دادنش چقدر من و خوشحال کرد کاش میفهمید که اس هاش باعث شد من از خوشحالیی بال دریارم کاش میدونست چقدر دوسش دارم کاش کاش کاش

مهتاب قشنگم اگه یک روز این متن رو خوندی ازم ناراحت نشو این روزا کوچکترین حرکتت نسبت به من برام خیلییییییییییییی مهمه چون این روزا بیشتر از هر زمانی بهت نیاز دارم واحساس دلتنگی میکنم (به امید اون روزی که کنار هم این متن رو بخونیم و به این روزا بخندیم و برای همیشه همسفر هم باشیم)

دوست دارم الهه عشقم

 

| 11 آبان 1389برچسب:,| 0:0 | مرتضی|

  i 

love

you

mahtab

| 9 آبان 1389برچسب:,| 23:56 | مرتضی|

 اما انتظار

 

می دو نی چطو ری منتظرم...

هر شب با خیال خام با تو بودن می خوابم . هر صبح به امید دیدنت از رختخواب بلند می شم.

طا قتی که بهم داد ی دیگه داره یواش یواش تموم می شه گفتم که من بی تو آروم آروم نفس می کشم تا نفسهام تموم نشه.

کا ش می تو نستم انتظار و از لغت نا مه ها حذف کنم یا که فرا موش کنم من منتظرم

اما نمی شه من با تو بو دنو نبو دنم همش یکیه با تو بودن عاشقم و نگران بی تو بودن

و بی تو بودن عاشق ترم و نگران با تو بودن

 اگر او مدی ونوشته هام و  خو ندی بدون که این بچه در کمال بزرگی داره با هات حرف می زنه ، تظا هر به بزر گی سخته تظا هر به تحمل کردن سخته ، پس تظاهر نمیکنم و بلند فریاد میزنم دووووووووووووووووووووووووووووست دارم

تا شاید بشنوی و باورم کنی.

| 8 آبان 1389برچسب:,| 20:26 | مرتضی|

بسم الله الرحمن الرحیم

 

به نام  براورده کننده حاجات

 

سلام به تمام دوستای خوبم

میدونیین امشب دلم خیلی گرفته بود دلم داشت میترکید دنبال بهانه بودم تا بتونم خودم رو خالی کنم چی با گریه چی با دعوا با دیگران . در کل حالم عجیب بد بدو  از عصر که از خواب پاشدم فکر و خیال راحتم نمیذاشت  دلم برای مهتاب خیلی تنگ شده تنهایی هم خیلی عذابم میده. عصری کلافه شدم ساعت8 از خونه زدم بیرون به بهانه نون گرفتن انقدر حالم بد بود که تو این سرما با یک پیراهن از خونه رفتم بیرون تا نانوایی قدم زدم هوا سرد بود ولی من  سرمای هوارو احساس نمیکردم چون برام مهم نبود وبه هیچی جز خودم مهتاب و ایندمون فکر نمیکردم راستش یکم هم خیال بافی میکردم خوب سرتون رو درد نیارم رسیدم نانوایی نان  گرفتم وپیاده برگشتم خونه یکم تلویزیون نگاه کردم  داشتم فیلم مختار رو نگاه میکردم که تلفون زنگ زد داداشم جواب داد بعد بابام رو صدا زد یکم کنجکاو شدم ولی زیاد مهم جلوه نکرد بلند شدم برم اتاقم که رسیدم جای تلفون باباصدام کرد گفت بیا گوشی رو بگیر مادرجان (مادر بزرگم رفته مکه حج واجب) گوشی رو گرفتم سلام که کردم متوجه صدای مادربزرگم شدم که گریه کرده بود بهم گفت الان روبروی خونه خدایم گوشی رو میگیرم سمت کعبه هر حاجتی داری بگو. راستش منم اصلا انتظارش رو نداشتم  ولی اولین چیزی که به نظرم رسید مهتاب بود من ناخوداگاه تودلم از خدا مهتاب رو خواستم و بعد شفای بیمارا ولی انگار ناخواسته بهترین ارزوم رو به زبون اوردم میگن همیشه اگه چیزی رو از ته دل از خدا بخوای براورده میشه منم از ته دل مهتاب رو از خدا خواستم یعنی  چه جوری بگم مهتاب برام از همه چی مهم تر از خودم از سلامتیم از همه چی .

(خدایا میدونم صدام رو میشنوی و به حرفام گوش میکنی خدایا خودت میدونی من مهتاب رو از ته دل ازت خواستم پس کمک کن مهتاب برای همشه همسفر من بشه برای همیشه خدایا هرکاری بخوای میکنم تا به مهتاب برسم هرکاری. پس ای قاضی الحاجات خودت حاجتم رو روا کن)

 

التماس دعا

| 7 آبان 1389برچسب:,| 23:54 | مرتضی|

برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنیدبرای دیدن عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنیدبرای دیدن عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید

سلام یک سلام از سر دلتنگی ار سر تنهایی.

سلام به تمام دوستای خوبم امشب اومدم تا باز بعد مدت ها با هاتون درد دل کنم .

امشب خیلی دلم گرفته به چند دلیل :

۱.امشب شبه جمعه و منم مثل همیشه تنها و بی حوصله فکر بد نکنین منظورم اون مساله شب جمعه نیست منظورم تنهایی های معمول منه که تازه گیا خیلی زیاد شده شایددارم دوستام رو از دست میدم چرا ؟....... نمیدونم

۲-دیشب شادی(همون خواهر اینترنتیم) بهم بعد چند هفته اس داد وقتی حالش رو برسیدم گفت نامزد کرده راستش خیلی خوشحال شدم.و یکم هم بهش حسودیم شد .!!!!!

۳-نمیدونم چرا هرکی رو دوست داری ازت دوره ولی از کسی که دل خوشی ازش نداری هی می بینیش من الان مهتاب رو بیشتر از ۱.۵ ماه که ندیدمش ولی به جاش این ....... رو هر هفته می بینمش

دلم خیلی تنگ شده کاش الان یک جوری میشد ببینمش یا صداش رو بشنوم. ولی ....

نمیدونم الان کجاست.چیکار میکنه. به چی فکر میکنه و تو قلب قشنگش چه خبره.؟؟؟؟

اصلا من تو قلبش جایی دارم اصلا من براش اهمیتی دارم؟؟؟؟

کاش میفهمیدم کاش کاش کاش.

دوستای خوبم برام دعا کنین دعاکنین تا بتونم تو قلب قشنگش جایی داشته باشم تا بتونم بخشی از زندگیش بشم...

| 7 آبان 1389برچسب:,| 0:41 | مرتضی|

اگر عاشق كسي باشي حتي اگر سالها هم نبينيش از يادت نميره

 اگه ديدي از يادت رفت بدون عاشقش نبودي فقط بهش عادت كرده

 بودي حالااگر من تو رو هزار سال هم نبينم از يادم نميري..

کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم

اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم

کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش می توان خواند

اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد

و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم

سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست!!!؟؟؟

پسر از یه دختر خوشش میاد .. و عشق اول از طرف اون شروع میشه .تا جای که زندگیش رو پایه عشقش میزاره.. اما دختره حرفش رو باور نمیکنه..... چون یه چیزایی از قبل دیده و شنیده..... تا دختر میاد پسررو باور کنه پسره دلسرد و خسته میشه..... میره سراغ یکی دیگه...... بد که دختره تازه تونسته پسر رو باور کنه میره طرفش ..... اما پسر رو با یکی دیگه میبینه... اینجاست که میگه حدسم درست بود..
| 3 آبان 1389برچسب:,| 22:35 | مرتضی|

عشق یعنی همیشه فکرش باشی..عشق یعنی راهی بی انتها ... عشق یعنی بی راهه بی نشونه.. عشق یعنی مرگ در زندگی...عشق یعنی پایان وقت  و شروع زندگی..عشق یعنی موقع قرار یک عمر منتظر میمونی اما میبینی فقط یک دقیقه گذشته....عشق یعنی گریه برای دلت....و عشق ..عشق..عشق..یعنی بزرگترین زندگی... گریه کنی و خدارو شکر کنی که عاشقی...میدونیی خوبی قدم زدن زیر بارون چیه؟این که هیچکس اشکاتو نمیبینه


عاشقی     يعنی    اسير  دل    شدن
با   هزاران   درد و غم   يکی  شدن
عاشقی    يعنی     طلوع      زندگی
با    صداقت   همنشين    گل   شدن
عاشقی  يعنی    که   شبها  تا  سحر
وارد    دنيای      روياها        شدن
عاشقی    يعنی     تحمل   ،   انتظار
مثل      ماه   آسمان     تنها    شدن
عاشقی    يعنی    دو   ديده   تا  ابد
پر    ز گهر های    دريايی      شدن

| 3 آبان 1389برچسب:,| 22:30 | مرتضی|

با تو پر بود از ترانه ، لحظه لحظه های عمرم

چشم من غربت چشماتو صدا کرد

چشم تو غربت مهمون دلم کرد

ای تو تنها راه چاره واسه دردای دل من

داشتنت برام محاله ای تو تنها باور من

توئی اون ترانه ای که تا ابد با دل میمونه

بی تو من یه بی پناهم توئی تنها آشیونه

اومدی مثل مسافر توی جاده های قلبم

خیلی آسون تو گذ شتی از کنار اشک قلبم

یه قناری یه گل یاس میکنم هدیه به چشمات

تا تو هم یادت بمونه این منم همیشه عاشق عاشقه اون ناز چشمات

هرگاه دفتر محبت را ورق زدي

 و هرگاه زير پايت خش خش برگها را احساس كردي

 هرگاه در ميان ستارگان آسمان تك ستاره اي خاموش ديدي

 براي يكبار در گوشه اي از ذهن خود نه به زبان بلكه از ته قلب خود

 بگو: يادت بخير

| 3 آبان 1389برچسب:,| 22:26 | مرتضی|

زيباترين تصويري که در زندگانيم ديدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود.
 زيبــــــاترين سخني که شنيدم سکوت دوست داشتني توبود.
 زيبــــــــــاترين احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود.
زيــــــــباترين انتظار زندگيم حسرت ديدار توبود.
زيباترين لحظه زندگيم لحظه با تو بودن بود.
 زيبــــــاترين هديه عمرم محبت توبود .
زيباترين تنهاييم گريه براي توبود .
زيباترين اعترافم عشق توبود.

برای عشق تمنا كن ولي خار نشو 

براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو

براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه

براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن

براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير

براي عشق وصال كن ولي فرار نكن

براي عشق زندگي كن ولي عاشقونه زندگي كن

براي عشق بمير ولي كسي رو نكش


| 3 آبان 1389برچسب:,| 22:22 | مرتضی|

سلام

یک سلام به قشنگی عشق خدمت تمام دوستای بی معرفت خودم .

اولا اینکه از شما ها خیلی ناراحتم چون نه زیاد سرمیزنین نه نظر میدین. باشه اشکالی نداره میگذره.

حالا قرض از مزاحمت اینکه به زودی میخوام یک صفحه جدید توی این وب بزارم اونم باعنوان:عشق*کربلا*زینب(ع)*

این صفحه یک صفحه عاشقانه مذهبی. شاید بگین عاشقانه مذهبی چیه؟

عشق و مذهب شاید عجیب باشه ولی من با این صفحه جلوه هایی از عشق رو در اوج مذهب بهتون نشون میدم. انشالله خدا یاری کنه تا به هدفم از ایجاد این صفحه برشم

بس

منتظر باشین

 

| 2 آبان 1389برچسب:,| 22:37 | مرتضی|

 

شـوق پـرکـشیـدن است در سرم قـبول کـن

دلشکـسته‌ام اگـر نـمی‌پـرم قــبول کـن

 

ایـن کـه دور دور بـاشم از تـو و نبـینـمت

جـا نـمی‌شود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن

 

گـاه، پـر زدن در آسمان شعـرهـات را

از من، از مـنی کـه یـک کبـوتـرم قبـول کـن

 

در اتـاق رازهـای تـو سرک نـمی‌کـشم

بیــش از آ‌نـچه خـواستی نـمی‌پـرم،‌ قـبول کن

 

قـدر یـک قـفس که خلوتـت به هم نـمی‌خورد

گــاه نامه می‌بـرم می‌آورم،‌ قــبـول کــن

 

گفته‌ای که عشق ما جداست،‌ شعرمان جدا

بـی‌تـو من نه عاشقم، نه شاعـرم،‌ قبول کن

 

آب …

وقـتی آب ایـن قدر گـذشته از سـرم

مـن نمی‌تـوانـم از تـو بـگذرم،‌ قـبول کن

| 29 مهر 1389برچسب:,| 21:0 | مرتضی|

 

می خواهم با کسی رهسپار شوم که دوستش می دارم

نمی خواهم بهای این همراهی را با حساب و کتاب بسنجَم

یا در اندیشه خوب و بَدَش باشم.

نمی خواهم بدانم دوستم می دارد یا نه.

می خواهم بروم با آنکه دوستش می دارم.

 

                            ((برتولت برشت))

| 28 مهر 1389برچسب:,| 22:38 | مرتضی|

 

 

گفتم : تو ش‍‍‍‍ـیرین منی.

گفتی : تو فرهـادی مگر؟

گفتم : خرابت می شـوم.

گفتی : تو آبـادی مگـر؟

گفتم : ندادی دل به من.

گفتی : تو جان دادی مگر؟

گفتم : ز کـویت مـی روم.

 گفتی :تو آزادی مگـر؟

گفتم : فراموشم مکن.

 گفتی : تو در یادی مگر؟

| 28 مهر 1389برچسب:,| 22:34 | مرتضی|

لای تقــــــــویم دلــــت

یه گـــــــل لالـــــه بذار

تازه شــــو، غنـچه بده

زیــــــــــر بارون بــــهار

پر بکــــــش تا آسمون

بــــال ابـــــرا رو بـــگیر

دیـــــگه اینجا برنـــگرد

دوباره میــشی اسیر!

به پرســــتوها بـــگـــو

زود بـــه خــونه برسـن

بگـــــــو آواز بخــــــونن

غنـــــچه ها دلــواپسن

توی لحظه های عشق

واســه من تــرانه باش

گل بـــده مثــله بهــــار

شـــوق عاشقانه باش

دستــــاتو بــده به من

مهرو از دلـــــم بچـین

تو چشـــــام نگاه بکن

عشقو تو چشام ببین

 

تقدیم به بهار عشقم مهتاب

 

| 28 مهر 1389برچسب:,| 22:30 | مرتضی|

 

صــــدای پای مهتاب

تو کـوچه ها میپیچه

شبهای بی تو بودن

ســـرابه هیچ هیچه

من از نگاه پاکـــــت

به آسمون رسـیدم

از لب هــــر فرشته

اسم تــو رو شنیدم

دیدم که اسم پاکت

رمــــز... در بهـشته

خـدا تــــوی دل من

اســم تو رو نــوشته

به حـــرمت نگــاهت

 دل از هــمه  بـریدم

تو آســـــمون هفتم

به عشق تو رسیدم


| 28 مهر 1389برچسب:,| 20:41 | مرتضی|

سلام

سلام به تمام عاشقای همراه و دوستای گلم

اولا : میلاد امام هشتم بر شما مبارک

دوما:امیدوارم از شعر ها خوشتون بیاد شعرایی که حاصل گشتن تو فضای نت و همه این شعرا تقدیم به بهترین فرشته زندگیم به الهه عشقم (مهتاب ) عزیزم

دوست دارم

MAHTAB

| 26 مهر 1389برچسب:,| 20:38 | مرتضی|

زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم اما گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم.....تو نیز به من آموختی چگونه دوست بدارم اما به من نیاموختی که چگونه تو رو فراموش کنم

| 25 مهر 1389برچسب:,| 16:57 | مرتضی|

 

 

اگر کلمه دوستت دارم قيام عليه بندهاي ميان من و توست اگر کلمه دوستت دارم راضي کننده و تسکين دهنده قلب هاست اگر کلمه دوستت دارم پايان همه جدايي هاست اگر کلمه دوستت دارم نشانگر عشق راستين من به توست اگر کلمه دوستت دارم کليد زندان من و توست پس با تمام وجود فرياد ميزنم دوستت دارم

| 24 مهر 1389برچسب:,| 21:20 | مرتضی|

 

نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست

 

بشنو از دل ، دل حریم کبریاست

 

نی بسوزد خاک و خاکستر شود

 

دل بسوزد خانه ی دلبر شود

| 24 مهر 1389برچسب:,| 21:16 | مرتضی|

 

 

تو رو خواستن اشتباه بود - تو رو دیدن یه گناه بود - دلم از گناه نترسید - که وجودت چون پناه بود

 

| 24 مهر 1389برچسب:,| 21:15 | مرتضی|

 

تو بودی باور من-تو یار و یاور من- تو بودی عشق اول-رفیق آخر من- تو بودی شور هستی-رفیق خوب مستی-تو بودی کعبه ی عشق-مثل خدا پرستی

 

| 24 مهر 1389برچسب:,| 21:13 | مرتضی|

 

 

سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت،سفری که بر نگشتم غرق شدم توی نگاهت، دل ساده ی ساده کوله بار سفرم بود،چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود،من همون لحظه اول آخر راه و میدیدم،تپش عشق و تو رگهام عاشقانه

می چشیدم

| 24 مهر 1389برچسب:,| 21:10 | مرتضی|

سلام

سلام به تمام دوستان

اول حرفم بزارین یک گله(شکایت)از تمام دوستای خودم بکنم اونم اینه که من چند وقتی تقریبا هر روز کم یا زیاد اپ دارم ولی با توجه به تعداد بازدیدای وبم نظر خیلی کم شده میدونم زحمت داره نوشتن نظر چون دیر لود میشه ولی بازم بی زحمت نظر بدین مثلا امروز(یعنی دیروز چون ساعت12 شده) من 140 بازدید داشتم ولی فقط 2 نظر این خیلی بده و معنیش اینه که وب من مشکلی داره .

اگه واقعا مشکل داره بهم بگین تغییر بدمش بازم تشکر بخاطر همکاریتو اونم پیشا پیش

نظر نظر نظر نظر نظر نظر نظر نظر نظر نظر نظر نظر نظر نظر

| 23 مهر 1389برچسب:,| 0:3 | مرتضی|

 

شبا همش به میخونه میرم من سراغ می و پیمونه میرم من تو ای میخونه ها خسته دردم  به دنبال دل خودم میگردم

میخونه من قلبه تو سجده شکر به درگاه خداست که هرچه دارم از اون دارم وامیدم همش به اوست من امید و توکل رو با تو یادگرفتم الهه عشقم

دلم گم شده پیداش میکنم من اگه عاشقت وای به حالش رسواش میکنم من

دلم تنها پناهش بعد خدا  تویی  پس من این دل رو به دست تو سپردم

یک روز خیمه زدی تو سرنوشتم منم از عاشقی واست نو شتم  گمون کردی هنوزم پر شر و شورم هنوز عاشقم و خیلی صبور

اون روز که اومدی تو سرنوشتم  من با تو عشق رو نوشتم  میدونی هنوزم پر شر و شورم هنوزم عاشقم و خیلی صبورم ولی عشق تو من و از خودم و بدی های دور و برم دور کرد

تو که قدر وفام و ندونستی میشد یک رنگ بمونی نتونستی گمون نکن تو دستات یک اسیرم دگه قلبم و از تو پس میگیرم

من برات همیشه یک رنگ می مونم چه باشی چه نباشی  بدون من تو دستات یک اسیرم و هیچ وقت قلبم و ازت پس نمیگیرم

دوست دارم مهتاب

نظرررررررررررررررررررررر

| 22 مهر 1389برچسب:,| 23:43 | مرتضی|

زندگی اجبار است ...

مرگ انتظار است ...

عشق یک بار است ...

جدایی دشوار است ...

ولی یاد تو تکرار است ... !

همیشه به یادتم فرشته همیشگی من شب هارا به روز روز ها را به شب میرسانم تنها با یاد خدا و یاد تنها عشق زندگیم

دوست دارم تا اخرین لحظه بودنم

| 19 مهر 1389برچسب:عشق,عاشق,| 21:45 | مرتضی|

 

 اگر دوستيها و ناکاميها دلم را سوزنده و اشکم را جاری سازند ، اگر پيچ و تاب زندگی مرا به قعر دريای ياس و نا اميدی پرتاب کنند ،اگر مرا مانند بلبلی در قفس زندانی نموده و از ديدن عشقم باز داراند ،باز دست از دوستی و محبت تو نخواهم کشيد و هميشه دوستت خواهم داشت.

نظررررررررررررررررررررربده

| 19 مهر 1389برچسب:,| 21:27 | مرتضی|

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد

De$ign:khanoomi